من مذهبی ها را خیلی دوست دارم

زمان و مکان را یک عنصر زنده میدانند

و باهاش روابط دارند. 

برایشان فرق می‌کند الآن

رجب است یا جمادی الاول

رمضان است یا محرم …

یا برایشان فرق می‌کند الآن کجای ماه است ؟

جمعه است که باید دعای سمات بخوانند 

یا یک روز دیگر …

مکان هم برایشان همین طور است. 

مثلا مادر من، شمال و جنوب و شرق و غرب اش

با رو به قبله و پشت به قبله و

رو به امام رضا و پشت به امام رضا معلوم می‌شود.

فرق مسجد و خانه و حرم و صحن را می‌فهمد.

زمان ومکان برایش زنده است.

آن قدر زنده که می تواند خدا را به حق 

این وقت ساعت یا به حق این ماه عزیز 

یا این جای عزیز قسم بدهد.

حسرت می‌خورم بهشان که دنیایشان

این قدر معنی‌دار است.

مرده و یک رنگ و جامد نیست …

زندگی کردن توی دنیایی که پر از نشانه‌

و راز است ، لابد خیلی کیف دارد.

دست کم کم اش اینکه هیجان‌انگیزتر از 

نفس‌کشیدن در یک دنیای صامت بیجان 

و بی‌رنگ است که مثل یک چهارچوب 

بیرون تو ایستاده و ربطی به تو ندارد.

خوش به حال مذهبی ها …

موضوعات: درد دل  لینک ثابت



[سه شنبه 1397-10-18] [ 07:30:00 ب.ظ ]