در ايجاد و ساخت شخصيت كودك مادر نقش اول را دارد. بعد از تولد مادر با كودك روابط متعددي از جمله خشم و مهر و تشويق و تنبيه و قهر و آشتي را تجربه مي كند كه همه اين آموزه ها مي تواند شخصيت آينده طفل را پايه گذاري كند.طرز فكر و انديشه ها و هيجانات و اظطراب مادر بر كودك بسيار اثر گذار مي باشد.
مادربه كودك خود مي آموزد چگونه با جامعه آشنا شود . و از مادر زندگي جمعي را مي آموزد او هر آنچه مي بيند را اجرا مي كند و در بزرگسالي نيز در جهت حفظ و سياست از آموخته هاي خود بهره مي گيرد. به همين دليل اشتغال ، تحصيل و خوش گذراني دليل مناسبي براي غافل شدن از وظيفه رهبري نيست . مادر در اين مرحله گام به گام با رشد كودك پيش رفته و نيازهايش را برطرف مي سازد و بذر تربيت را در او مي كارد.
مقام و شخصيت مادر در تربيت كودكان از جايگاه والايي برخوردار است. مادر را نمي توان از هيچ فروشگاهي به هيچ قيمتي خريد مادر سازنده كودكان و در نتيجه جامعه است.به همين دليل نقش حمايتي مادر مي بايست در سالهاي اوليه تولد كودك پر رنگ و با اقتدار باشد كه كودك احساس امنيت كند و از سويي مواظب باشد كه كودك متكي و وابسته بار نيايد.